ادامه ی زندگی پارت (۶)
ادامه ...
کیریتو :
در رو باز کردم و دیدم یک خانم ثروتمند پشت در بود .
آسونا ، کیریتو یک لحظه بیا.
رفتم پیش آسونا و گفت که ، کیریتو اون مامانم هست
😱 چطور مامان تو اینجا را پیدا کرده ؟( جور که مامان او نشنود )
آسونا لباس خونگی پوشید و رفت تا با مادرش حرف بزنه
آسونا ، سلام مامان تو اینجا چیکار میکنی من بهت گفتم که چند روزی میرم جایی و چرا بدون اجازه من اومدی اینجا اصلاً اینجا رو از کجا پیدا کردی چرا الان نصف شب
مامان آسونا ، تو اینجا چیکار میکنی اون اون پسر کیه چرا با اون تنهایی اینجایی چرا گوشیتو جواب نمیدی چرا بعد از ظهر گوشیتو جواب ندادی ( موقعی که آلیس اونجا بود)
چرا این مرد به نظر آشنا میاد انگار قبلاً تو روزنامه دیدمش
چرا لباس خواب پوشیده
بابای آسونا ، تو اینجا چیکار میکنی کیریتو چرا با دخترم تو خونه تنهایی اینجا چیکار میکنی چرا به دخترم گفتی بیاد اینجا چرا لباس خواب پوشیدی
داداش آسونا ، چی تو اینجا چیکار میکنی تو که مقام اول تمام دنیا های مجازی و نجات دهنده کل آدمای تو انکراید هستی و ...
برای ادامه
صبر کن صبر کن صبر کن
بسه
بسه
بسه
حمایت