ادامه ی زندگی پارت (۴)

Atrina Mohamadian · 17:02 1403/02/11

وای باورم نمیشه دارم اگر درس که آینده ام  را شکل میده دستم میکشم تا برای شما ها ادامه بگزارم 

لطفاً لیک یا کامنت را بزار 

________________________________________

ععععااااللیییسسس ( عالیس )

 

 

آسونا: 

وای نه اکه اون این جا بیاد حسادت اش گل می‌کنه به علاوه من نمیتونم لباس بگیرم 😔

کیریتو ، باید دست به سرش کنیم 

اما آخه ...

گوشیم زنگ خورد مامانم بود 

آنقدر صداش بلند بود که ...

 

 

عالیس (🤬) :

صبح که بیدار شدم میخواستم برم کی کیریتو را ببینم رفتم اونجا ولی خواهرش فت ه کیریتو رفته جایی و دوسه روز بر نمی گرده 

توی فکر عالیس ( وای نکنه داره به آسونا نزدیک تر میشه باید برم مدرسه اش ببینم هست یه نه ) رفتم به مدرسه ی کیریتو و آسونا  که دیدم بله آسونا و کیریتو باهم بودن وقتی مدرسه اونا تمام شد فهمیدم که اونا کجا هستند و رفتم دمه در وایسادم و منتظر اونا شدم که از پشت سرم صدای زنگ خوردن تلفن آمد پشته سرم را دیدم که آسونا و کیریتو بودن   رفتم سمتش و گفتم : بالاخره کیریتو را مجبور به عاشقی خودت کردی 😏 

 

 

آسونا : 

عالیس فهمید و آمد سمتم و گفت : 

 بالاخره کیریتو را مجبور به عاشقی خودت کردی 😏 

من آمدم چیزی بگم که کیریتو گفت: 

نه نکرده من از اول عاشقش بودم و خواهم بود 

نگاه کن عالیس من نمیخواهم به همسرم💗 توهیم بشه و هرکس میخواد باشه حتی مامانم 

من جوری پشیمون اش میکنم که زندگی واسه ی اون کس بشه مرگ فهمیدی 😡

حالا هم وقت پشیمون بودن تو هست بیا اینم پشیمونی 

بعد کیریتو اومد منو جلوی عالیس بوسید 

( من : بی‌احترامی به کسانی که عالیس را دوست دارند نشه ولی حرف بدی زد و تحویل گرفت ) 

کیریتو ، دیگه بیا بریم آسونا 

من عاشق ای پسرم و بعد گفتم باشه .

رفتیم توی خونه و من از خوش حالی یک بوسه روی لپ های کیریتو کردم 

رفتم آماده شدنم و گفتم : من آماده ام 

 

 

کیریتو : 

عالیس فهمید و آمد سمت آسونا و گفت :

بالاخره کیریتو را مجبور به عاشقی خودت کردی 😏 

من عصبانی شدم و گفتم: 

نه نکرده من از اول عاشقش بودم و خواهم بود

نگاه کن عالیس من نمیخواهم به همسرم💗 توهیم بشه و هرکس میخواد باشه حتی مامانم

من جوری پشیمون اش میکنم که زندگی واسه ی اون کس بشه مرگ فهمیدی 😡

حالا هم وقت پشیمون بودن تو هست بیا اینم پشیمونی

بعد اومدم و آسونا را به خودم نزدیک کردم و جلوی عالیس آسونا را بوسیدم 

و گفتم: دیگه بیا بریم آسونا 

آسونا ، باشه 

رفتیم خونه و آسونا روی لپ های من را بوسید و رفت آماده شد منم رفتم آماده شدم و آسونا ، من آماده ام 

و ...

 

 

________________________________________

دیگه شرط نداریم فقط ممنون از شما که لایک یا کامنت می گذارید 

💋❤️❤️‍🔥